شیطنت جدید
اول نشستی رو صندلی موس لب تاب برداشتی بعد داشتم چمدون اماده می کردم بابا بیاد بریم شما و اسباب بازیات بعد رفتی سراغ میز تلویزیون تازه دالی بازی هم میکنی با من میری سراغ کابینت ...
نویسنده :
مامان زهره
9:43
شهریار
پسر گلم این عکسارو یادم رفته بود بزارم تو وبلاگت طبق معمول شما تا رفتی تو صندلیت خوابیدی موقع برگشتم شما حسابی جدی شده بودی دوستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت داریم ...
نویسنده :
مامان زهره
9:41
بعد از حمام
پارک شهر تفت
علی اقا برای اولین بار سوار بر تاب وسرسره ...
نویسنده :
مامان زهره
14:44
پارک کوهستان
امروز چون هوا خوب بود رفتیم پارک البته اینم بگم که شازده پسر ساعت 3 وقت دکتر چشم داشتن اگر میبینید چشمای خوشمل پسرم همش جمع شده تو عکس بخاطره قطره ای هست که آقای دکتر تو چشماش ریخته بهار یزد واقعا دیدن داره ...
نویسنده :
مامان زهره
11:48